کنیا(قسمت آخر)

سلام....این هم از آخرین  قسمت  کنیا و آخرین پست در سال ۸۶...

سفیر کنیا در ایران میگوید:

شمال ايران و شهر رشت به كنيا شباهت دارند و وقتي در شمال هستيم فكر مي‌كنيم در كشور خودمان هستيم . بنابراين مي‌توان گفت كه به شمال شبيه است اما جاذبه‌اي براي كنيايي‌ها ندارد چراكه در كنيا تاسيسات توريستي بسيار بهتري در ساحل وجود دارد. ما در كنيا سواحل زيباي بسياري داريم و همچنين حيات وحش شگفت انگيز.
 سواحل درياي خزر چندان جالب نيست و سواحل جزيره كيش خيلي بهتر است.
در شيراز هم شباهت‌هايي با كنيا مي‌توان يافت با اين تفاوت كه در شيراز برف مي‌بارد و البته ما در كنيا زمستان نداريم. آثار ميراث فرهنگي و زمستان در ايران از جذابيتهاي ايران براي گردشگران كنيايي است ومن فكر مي‌كنم ميراث فرهنگي از آن جهت كه در كنيا خيلي كم وجود دارد مي‌تواند جذاب باشد مثل شهرهاي شيراز و اصفهان .

برای خواندن بقیه  مصاحبه آقای سفیر به لینک بالای صفحه مراجعه کنید...

جالب است بدانید:صنعت گل در کنیا تقريباً 20 ساله است. از آنجا که اين کشور آب و هواي گرمسيري دارد و نيروي کار در آن ارزان است، قادر است محصولات خود را با کمترين قيمت به اقصي نقاط جهان ارسال کند.
کشوري که با فقر و ترس دست به گريبان است براي به موقع رساندن گل هاي ولنتاين از ارتش و نيروهاي مسلح کمک گرفت. کنيا يک چهارم گل مورد نياز اروپا را تامين مي کند و براي همين دولت اين کشور قصد دارد با وجود درگيري هاي شديد داخلي هر طور شده اجازه ندهد صنعت صادرات گل در اين کشور دچار رکود شود. آنها براي اين که گل ها را به موقع به دست اروپاييان برسانند کاميون هاي حامل گل ها را اسکورت کرده و با تمهيدات شديد نظامي به مکان هاي مورد نظر براي انتقال به اروپا مي رسانند.

 

29۳  هزار و 400 خط تلفن ثابت و 6.485 خط تلفن همراه در این کشور وجود دارد. دامنه اینترنتی آن ke. است. 2.77 میلیون نفر در این کشور کاربر اینترنت هستند.و اما  اگر می خواهید شیوه تهدید کنیایی ها را به وسیله پیامک  و تلفن همراه بدانید  این مطلب را بخوانید:

نقش تلفن همراه در خشونت های کنیا

 

6.7 درصد از مردم آن به ایدز مبتلا هستند و در سال 2003 میلادی 150 هزار نفر بر اثر این بیماری جان خود را از دست دادند.

و برای حسن ختام بهتر است بدانید:کنیا مقصد تفریحی پیر دختران ثروتمند اروپایی است  این دیگه آخرشه ....همه جوری توریست دیده بودیم غیر از این مدل

 

امیدوارم از این کشور و مطالب راجع به اون لذت برده باشید...

 

اما مونای عزیز از من خواسته که از آرزوهام بنویسم....راستش پارسال نوشته بودم که دوست دارم به همه ی خوبیها برسم و دنیا پر از عدل و داد بشه....

امسال هم آرزو ی سلامتی و تندرستی برای  همه دارم و این که بتونم به آرزوی خودم که جهانگردیه برسم...

واما آرزوی محالی که صبورا جون از من خواست تا  بنویسم اینه که زمان  متوقف بشه و من به آینده سفر کنم  تا ببینم مثلا ۱۰۰۰ سال دیگه در چنین روزی  چه خبره و دنیا دسته کیه...

سال نوی همه مبارک...

 

کنیا(قسمت دوم)

عکس:یکی از زیباترین مساجد جهان در کنیا.

سلام بر دوستان خوبم

در تحقیقاتم راجع به کنیا یک مطلب خیلی جالب و جذاب پیدا کردم ....بخونید:

پادشاهی شیرازی ها در آفریقا:

در حدود هفتاد كيلومتري جنوب بندر ممباسا در کشور کنیا ، شهر کوچکی وجود دارد به نام شيراز (کسی از شیراز این جا رو می خونه؟) كه آثار مهمي از مسجد و مقبره مربوط به دوره شيرازي‌ها در آنجا ديده مي‌شود. یکی از این مساجد سنگی بوده و به سبک روزگار خاندان بویه می‌باشد.

ارتباط ایرانیان با آفریقا از روزگار هخامنشیان آغاز شد. فتح مصر بوسیله کمبوجیه نقطه عطفی بر این روابط بود.
با حکومت 200 ساله ایرانیان باستان بر مصر، لیبی، تونس و حبشه (اتیوپی) نخستین گام بر توسعه روابط فرهنگی و بین تمدنی میان ایران و ملل آفریقایی برداشته شد.
اما سرآغازدولت و تمدن شيرازي در شرق آفريقا به هزار سال پيش برمي‌گردد. در اواخر قرن چهارم هجري (10 میلادی) درپي تحولاتي كه مربوط به نواحي جنوبي ايران بوده است تعداد قابل توجهي از بازرگانان و دريانوردان ایرانی نخست از بندر سیراف (طاهری) و سپس از جزایر کیش و هرمز به سواحل شرقي افريقا کوچ نمودند.
 اين مهاجرت به فرماندهي شخصي به نام علي پسر حسين شيرازي (يا علي پسر حسن) صورت گرفته كه احتمال دارد از خاندان بويه (شاخه فارس) باشد. که پادشاهی شيرازي‌ها را پایه‌گذاری كرد.

 اين دولت حدود پانصد سال پایدار بود؛ و کم‌کم با کاهش قدرت این پادشاهی و قدرت گرفتن حکومت‌های دیگر دولت شیرازی‌ها تضعیف شد.  سرانجام در اواخر قرن نهم هجري درپي هجوم پرتغالي‌ها در زمان ابراهيم، آخرين فرمانرواي شيرازي به عمر آن خاتمه داده شد .
بنابراین هم از نظر نژادي و هم از نظر زبان وآداب و رسوم مي‌توان عناصر ايراني قابل توجهي در این کشور  سراغ گرفت.
  به‌گونه‌ای که واژه‌های پارسی بسیاری در زبان سواحیلی کنونی وجود دارد؛ که در ارتباط با موضوع‌های اقتصادی، بازرگانی، اداری، معماری، نام، القاب و ... می‌باشد و باوجود گذشت صدها سال هنوز هم از آنها بهره برده می‌شود. برخی اصطلاحات سلسله مراتبی در قبایل آفریقایی تانزانیا مانند شاه (sheha) و وزیر (waziri) که هنوزه هم رواج دارد، یادگاری از پادشاهی شیرازی‌ها می‌باشد.
دستور زبان پارسی نیز بر سواحیلی اثرات بسیار زیاد و غیرقابل انکاری داشته است، ازجمله در حروف صدادار و بی‌صدا، و تاکیدات خاص صداها. هم‌چنین ادبیات و اشعار سواحیلی از شاعران بزرگی مانند حافظ و خیام تاثیر پذیرفته است.


  رواج تقویم ایرانی (هجری شمسی)، گسترش دین اسلام، پدیدآمدن سیستم حکومتی دولت‌شهر، برخی آداب و رسوم و جشن‌های ایرانی همانند عید نوروز در شرق آفریقا از دیگر اثرهای نفوذ تمدن و فرهنگ بزرگ ایرانی‌ها در آن جایگاه می‌باشد. 
هم‌چنین وجود دست‌نوشته‌های فارسی و آثار معماري به جاي مانده از تمدن و دولت شيرازي در جزيره زنگبار وديگر نواحي قابل توجه است. 

 


  هم‌اکنون نیز اقوامی در این منطقه به‌نام شیرازی‌ها زندگی می‌کنند که در جنگ‌های استقلال تانزانیا از انگلیس  در شکل سازمانی به‌نام انجمن شیرازی (shirazi association) فعالیت بسیار و خستگی ناپذیری داشتند.

 

 دخالت نکردن ایرانی‌ها در حدیث تلخ بردگی و برده‌داری از موضوعات بسیار درخشان و افتخارآمیز پادشاهی شیرازی‌ها در آفریقا می‌باشد، چراکه ایرانیان با وجود سود سرشار این تجارت ننگین هیچ‌گاه دامن خود را به این کار نیالودند؛ پیام بزرگترین پادشاه ایران‌زمین کورش کبیر این بود که : همه انسان‌ها در سرزمین من آزاد هستند و من تا روزي‌كه زنده هستم نخواهم گذاشت مردان وزنان را به‌نام برده بفروشند و اين رسم زندگي بايد از گيتي رخت بربندد.

کشفیات باستان‌شناسی ازجمله بنا ها و  سفال‌های ساسانی در این کشورها، ادامه ارتباط ایرانیان و آفریقا را نشان می‌دهد.

 با اين حال اين آثار ارزشمند با كم‌توجهي مسئولان فرهنگي ايران مواجه شده‌اند و شايد دليل اين امر نيز تا حدودي بي‌اطلاعي آنان از وجود اين ابنيه ارزشمند در شمال شرقي، شرق و جنوب آفريقا باشد. از اين روي بسيار بجا و مناسب است كه اين آثار تاريخي مهم كه به سبب رطوبت بالاي هواي اين مناطق در حال فرسايش تدريجي مي‌باشند و دولت‌هاي آفريقايي نيز كمبود بودجه را مانع اصلي در تعمير اين ابنيه مي‌دانند، از سوي دست اندركاران سازمان ميراث فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و ساير نهادهاي دست‌اندركار، مرمت و بازسازي شوند.

و اما یک خبر خواندنی دیگر:

 

همزمان با برگزاری نماز عید سعید فطر در کنیا، سه نفر که پیرو هیچ مذهبی نبودند مسلمان شدند.

به گزارش عصرايران( asriran.com )، روزنامه "دیلی نیشن" نوشت: مسلمانان کنیایی آنقدر خوب لباس پوشیده بودند که سه گردشگری را که در حال عبور از محل برگزاری نماز عید فطر بودند را به گفتن شهادتین و گرایش به دین مبین اسلام تشویق کردند.

نکته قابل ذکر اینکه اشاره ای به ملیت گردشگران اروپایی که به دین اسلام روی آورده بودند نشده است.

 

ادامه دارد...

پی نوشت:

طبق رسم وبلاگم منابع مطالب را در قسمت آخر هر کشور می گذاشتم....اما مثل اینکه دوستان میخواهند بیشتر راجع به این موضوع بدانند:

کنیا ویکی پدیا

نظام آموزشی کنیا

آریوبرزن

سایت تحلیلی خبر عصر ایران

رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران

 


 

کنیا( قسمت اول)

دختری در کنیا با لباس محلی

عکس:(دختری در کنیا با لباس محلی)

کنیا به درخواست محمد:

کنیا کشوری است در شرق آفریقا. پایتخت آن نایروبی است .

 مومباسا، کیسومو و ناکورو شهرهای مهم آن محسوب می گردند.

کشور کنیا به هشت استان تقسیم گردیده که هر کدام توسط یک استاندار اداره می گردد.

کنیا با اتیوپی، سومالی، تانزانیا، اوگاندا و سودان هم‌مرز است. این کشور از نظر وسعت چهل و هفتمین کشور جهان است.


هفتاد و سه درصد مردم کنیا مسیحی، نوزده درصد آنیمیست و شش درصد مسلمان هستند. زبان های رسمی آنان سواحلی وانگلیسی است.

کنیا در ساحل شرقی قاره آفریقا در کنار اقیانوس هند قرار گرفته است و طبیعت منحصر بفردش هر ساله گردشگران زیادی را به آن جذب می‌کند.
در دره بزرگ ریفت در این کشور نخستین نشانه‌های زندگی انسان یافت شده است.

سواحل كنيا در دورانهاي دور عمدتا در تصرف دول خارجي منجمله فنيقيان، مصريان و يونانيان بود. در قرون هفتم و هشتم ميلادي تاجران ايراني و عرب براي حمل و تجارت برده و عاج در سواحل كنيا استقرار يافتند.در اواخر قرن پانزدهم، واسكودوگاما كاشف معروف پرتقالي پاي به اين سواحل نهاد.در قرن شانزدهم، پرتقاليها درسواحل اين كشور اعمال قدرت كردند ولي نيروي آنان درقرن هفدهم رو به انحطاط رفت. دولت عمان در اوايل قرن هجدهم قواي پرتقالي مستقر در افريقاي شرقي را شكست داد و عربها بار ديگر بر سواحل كنيا مسلط شدند.
در سال 1890 يك توافق قطعي بين بريتانيا و آلمان بوجود آمد و پنج سال بعد دولت برتيانيا،‌كنيا را ضمن ضميمه كردن به افريقاي شرقي بريتانيا، تحت الحمايه خويش ساخت. در سال 1903 به نخستين بريتانيايي كه در كنيا سكني گزيد حدود 000، 400 هكتار از اراضي فلات ثروتمند كشور اعطا گرديد و اين امر منشاء مهاجرت و هجوم هزاران سفيد پوست ديگر از افريقاي جنوبي و بريتانيا به اين سرزمين شد.

سالهاي بين دوجنگ جهاني،‌سالهاي پركشمكشي دركنيا بود. اروپائيان و آسيائيها هردو خواستار نفوذ بيشتر در اداره اموركنيا بودند.بعد ازجنگ جهاني دوم، سياهان كنيا مانند سايرنقاط افريقا از خواب غفلت بيدارشده و به اين ترتيب موج استعمار زدايي و استقلال طلبي آغازگرديد.

این کشور در سال 1963 میلادی از زیر سلطه انگلستان خارج شد و استقلال یافت. این استقلال به رهبری جومو کنیاتا تحقق یافت که تا سال 1978 که دانیل اراپ موی به قدرت رسید، حدود 24 سال زمامدار این کشور بود.

امور سیاسی کنیا در چهار چوب نظام سیاسی رئیس جمهوری و دمکراسی قرار دارد که رئیس جمهور، هم رهبر کشور و هم رهبر دولت است. قوه مجریه در اختیار دولت است. قوه قانون گذاری بین دولت و مجلس ملی کنیا تقسیم شده است. قوه قضائیه مستقل از مجریه و قانونگذاری است. پس از مستقل شدن، کنیا ثبات سیاسی خود را در برابر تغییرات سیاسی بحرانهای کشورهای همسایه حفظ کرده است. با روی کار آمدن دمکراسی، کنیایی ها از آزادی بیشتری برخوردار شدند.

کنیا یکی از بهترین خاک‌های قاره آفریقا را برای کشاورزی دارد. آب و هوای آن استوایی است. این کشور دو قله بلند معروف دارد: قله کنیا و کلیمانجارو. قله کلیمانجارو در مرز کنیا و تانزانیا قرار گرفته است.


کشوركنيا ،كشورگوناگونيهاي عظيمي است که از چشم اندازهاي طبيعي پوشيده ازكوههاي برف گرفته تا صحرا  و نخلستانهاي مملو از درخت خرما برخوردار است.


کنیا و نمایی از کلیمانجارو

عکس:(کنیا و نمایی از کلیمانجارو)

نرخ بیکاری بالا، رواج کارهای غیرقانونی و فقر مهمترین معضلات این کشور هستند. اغلب مردم کنیا زیر خط فقر بین‌المللی (یک دلار در روز) زندگی می‌کنند.

ادامه دارد...